متن های کوتاه ازکتاب: روزی روی چمن ها دارازکشیده بودم وبه اسمان بدون ابرنگاه می کردم که ناگهان ۱۲هواپیمای نظامی ازاسمان ردشدندوخطوط سفیدی پشت سرشان ایجادکردند.من باشگفتی خطاهای سفیدراتماشا کردم که به ارامی محوشدندواسمان باردیگرابی پاک شد. ناگهان فکرکردم چرانقاشی کنم؟ چراخودم را به دوبعدمحدودکنم وقتی می توانم باهرچیزی اثرهنری بسازم؟ بااتش ،اب یاحتی بدن انسان .هرچیز!انگارچیزی درذهنم جرقه زده باشد،فهمیدم هنرمندبودن یعنی ازادی بی اندازه داشتن .
متني كوتاه ازكتاب : عشق ،عشق مي افريند. مردها وزن ها تمايل دارندعاشق كساني شوندكه ان ها هم عاشقشان باشند.سلامتي اين است كه ازاحساستان مثل مربايي شيرين لذت ببريد.ارزش احساسات درميزان فداكاري ست كه اماده انجامش هستيد. شخصيت ها به چهاردسته :مدير،مذاكركننده ،كاشف،سازنده .تقسيم شده است. منبع :چراو؟هلن فيشر نويسنده :لیلاحسن زاده :کارشناسی ارشدبرنامه ریزی درسی
درباره این سایت